«بررسی اجمالی نظریه تکامل از دیدگاه قرآن»
بررسی و نقد هر مسأله و گزاره ی علمی باید با متد و شیوههای خاص آن علم صورت بگیرد. مثلاً مسائل شناختی را نمیشود با علوم نقلی تحقیق کرد؛ چنان چه علوم نقلی را با علوم زیست شناسی نمیتوان بررسی نمود و حوادث تاریخی را با ادلّه ی فلسفی و براهین عقلی نمی شود ثابت نمود. پس هر علمی را باید با شیوه و متد خاص همان علم، نفی یا اثبات نمود. در مورد نظریه ی تکامل انواع (ترانسفورمیسم) یا اصالت انواع(فیکسیسم) باید گفت که اینها نظریههای زیست شناختی هستند و جز با متد آن قابل پاسخگویی نیستند.
اما بررسی نظر قرآن با دو پیش فرض در این زمینه میتواند مقبول و مطلوب باشد: اول اینکه قرآن، وحی و کلام الهی است. دوم اینکه در قرآن، باطل راه ندارد و آنچه نازل شده، مطابق با واقع است. با این دو مقدمه میتوان نظر قرآن را در مورد این اصل زیست شناسی جویا شده و به قضاوت نشست. البته نباید از نظر دور داشت که تصویر عامیانه از تطوّر انواع با تصویر عالمانه ی آن بسیار متفاوت است و این جا گنجایش پرداختن به آن را ندارد.
ظاهر قرآن در مورد خلقت بشر، مؤیّد نظریه ی فیکسیسم است و نه ترانسفورمیسم و اگر فرض شود که نظریه ی ترانسفورمیسم قطعی است، چارهای جز توجیه ظاهر قرآن نیست. بر این اساس، دانشمندان برای اصل این تعارض دست به توجیهاتی زدهاند؛ چنان چه مرتضی مطهری داستان خلقت بشر در قرآن را زبان سمبلیک میداند. البته نه به این معنا که (آدم) نام شخص نبوده و وجود عینی نداشته است بلکه به این معنا که از نظر خلقت حیرت انگیز آدم در قرآن از آن نتیجه گیری نشده است. [1] و مصباح یزدی به فرض صحّت این نظریه، خلقت انسان را معجزه دانسته و بیان می دارد: قرآن کتاب علم نیست و برای شناساندن طبیعت نیامده است و اگر مطالبی راجع به علوم و... در آن مطرح شده اصالتاً مورد توجه نبوده است؛ چرا که مقصود اصلی، هدایت بشر و ساختن انسان است.[2]
در این میان، آیت اللّه مشکینی آیات مربوط به خلقت را به 5 دسته تقسیم کرده است که بعضی از آنان با نظریه ی تکامل انواع مخالفت ندارند. نتیجه ای که از بیان ایشان استفاده می شود این است که اولاً زبان قرآن با علوم هماهنگ است و ثانیاً نظریه ی تطوّر انواع با توحید ناسازگار نیست.
ولی علامه طباطبایی در تفسیر المیزان با عقیده به اینکه اگر چه در قرآن برای نفی و اثبات این نظریه نص نداریم و هر چه داریم ظواهر قرآن است (که این ظواهر بسیار بیّّن و قریب به نصّ است) میفرماید: منتهی شدن بشر موجود امروزی با تناسل به یک زن و مرد، مدلول ظهوری قریب به نص آیات شریفه بوده و قابل تفسیر نمیباشند و اگرچه (قبول این مطلب) از ضروریات دین نیست ولی از ضروریات قرآنی میباشد[3 ] و هم میفرماید: ظاهرِ قریب به تصریح آیات قرآن، دلالت بر این دارد که بشر امروزی از نسل دو نفر زن و مردِ معیّن هستند و مرد در قرآن آدم نامیده شده است و آن مرد و زن از پدر و مادری به وجود نیامده بلکه از خاک یا گِل یا گِل پُخته و یا از زمین پدید آمدهاند [4 ] و هم فرموده است: اما اعتقاد به این که نسل بشری به فردی از انسان کامل _(از جهت فکری) از طریق توالد بر اساس قوانین تنازع در بقا و انتخاب اصلح_ میرسد که او از انسان غیر کامل به دنیا آمده است، با آیه زیر دفع میگردد که «إِنَّ مَثَلَ عیسی عِنْدَ اللّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ»(آل عمران/ 59) به علاوه دلیلی که بر این اعتقاد اقامه شده است (مراد دلایل علمی اعم از شواهد فیزیولوژیکی، آناتومی تطبیقی، جنین شناسی حیوانات، فسیل شناسی و... میباشد) از اثبات مدعایشان عاجز هستند. [5 ]
بنابراین بحث اصلی این نوشتار، حول برخی از آیاتی خواهد بود که موافقین و مخالفین نظریه، به طور مستقیم مورد استدلال قرار داده اند.
اول: استناد به آیات برای اثبات نظریه ی تکامل
آیاتی که برای اثبات نظریه ی تکامل مورد استدلال قرار گرفته اند، به چند دسته تقسیم می شوند:
الف: آیاتی که خلقت همه چیز را از آب میداند:
1ـ «و جَعَلنا مِنَ الماءِ کُلّ شَیءٍ حَیّ: و هر چیز زنده را از آب بوجود آوردیم.»(انبیاء/ 30)
استاد مشکینی با طرح آیه ی فوق مینویسند: «آیه ی فوق دلالت بر آفرینش همه ی موجودات زنده اعم از نباتات و حیوانات از جمله انسان از «آب» دارد. پس اینجا قسمتی از عقاید قائلین به تکامل اثبات میشود.»[6]
سید قطب، اندیشمند مصری نیز با ذکر آیه ی فوق آن را دلیل بر پیدایش حیات از آب میداند و اشاره میکند: این همان چیزی است که علم جدید بیان کرده که اصل حیوانات زنده از آب است و زندگی از آب دریا پیدا شده و سپس انواع و اجناس از آن پیدا شد. پس این مطلبی که داروین را بر آن تمجید میکنند، قرنها قبل از او قرآن بیان کرده بود. [7]
بررسی:
در مورد این آیه بحث های مفصّلی شده که عبارتند از: (پیدایش انسان از نطفه ـ پیدایش نخستین موجود از آب ـ مادّه ی اصلی بدن موجودات آب است ـ مادّه ی اولیّه جهان، مایع آبگونه بوده)8 ] که فقط تفسیر اول با آیه ی فوق ناسازگار است. بنابراین میتوان به صورت احتمالی گفت که این آیه دلالت بر مرحله ی اول خلقت موجودات در آب دریاها دارد. ولی این تنها تفسیر آیه نیست. [9 ]
2ـ «و الله خَلقَ کُلَّ دابّةٍ مِن ماءٍ فمِنهُم مَن یَمشِی عَلَی بَطنِهِ و مِنهُم مَن یَمشِی عَلَی رِجلَینِ و مِنهُم مَن یَمشِی عَلَی أَربَعٍ یَخلُقُ اللهُ ما یَشَاءُ: و خداوند تمام جنبندگان را از آب آفرید، پس برخی از آنها بر روی شکم خود (خزندگان) و برخی بر دو پا و برخی از آنها بر چهار پای خود راه میروند، خداوند هر آنچه بخواهد میآفریند.»(نور/ 45)
استاد مشکینی در تفسیر این آیه مینویسد: «تفسیر «آب» به نطفه ی جنس نر، بر خلاف ظاهر آیه میباشد. بنابراین، آیه، با این قول که منشأ پیدایش موجود زنده، «آب مخلوط با خاک» است - که مواد مساعد حیات در آن دو وجود دارد- بیانطباق نیست و بلکه رابطه ی نزدیکی بین آن دو میباشد. و مقدّم داشتن حیوانات «الماشی علی بطنه» (خزندگان) شاید به این علت باشد که معروفترینِ این نوع جانداران «ماهی ها» هستند که نخستین موجودات زنده از لحاظ زمان آفرینش میباشند. و حیوانات خزنده ی خشکی، بعد از آنها پدید آمدند. و منظور از «من یمشی علی رجلین»(دو پاها) انسان و پرندگان و برخی انواع میمونها هستند. و همین آیه، با آوردن عبارت کلی «علی رجلین» (بر دو پا) عقیده ی آنهائی را که انسان و سایر جاندران را دو نوع مستقل از هم میدانند باطل میسازد.»[10]
دکتر بیآزار شیرازی با توجه به علم فسیلشناسی و دیرین شناسی، آیه ی 45 سوره ی نور را بر مراحل پیدایش حیوانات تطبیق میکند و مینویسد: «دوران اول: فسیلهای تریلوبیتها، انواع مرجانها، ماهیان زرهدار، سوسماران، ماران، لاکپشتان و تمساحها و خزندگان زمینی پدید آمدند. این حیوانات جزء آن دستهاند که بر شکم راه میروند: «فمنهم من یمشی علی بطنه».
دوران سوم: آثار نخستین پستاندران که در اواخر دوره دوم بوجود آمدند، پیدا شده است. در این دوره پستانداران مثل اسب، گاو، شتر، فیل و میمون، تنوع و کثرت پیدا کردند. و این حیوانات از آن دستهاند که بر چهارپا راه میروند: «و منهم من یمشی علی أربعة». [11]
بررسی:
1ـ در مورد بخش اول آیه 45 سوره نور «والله خلق کل دابة من ماء» بیان شد که سه تفسیر (آفرینش انسان از نطفه ـ پیدایش نخستین موجود از آب ـ ماده اصلی بدن موجودات آب است)[12] بیان شده است.
2ـ تطبیق تقسیمبندی دورانهای پیدایش گیاهان و حیوانات به سه قسمت آیه «فمنهم من یمشی علی بطنه و منهم من یمشی علی رجلین و منهم من یمشی علی اربع» صحیح به نظر نمیرسد؛ چرا که اینگونه انطباق با یافتههای علمی ناسازگار است. چرا که در علوم زیستشناسی، میمون در دوره ی سوم پیدا شده است و طبق نظریه ی تکامل، انسان از ادامه ی نسل میمونها بوجود آمد. در حالی که بر طبق آیه، حیواناتی که بر دو پا راه میروند (از جمله انسان) در دوره ی دوم قرار میگیرند. و این دو با هم تعارض دارد.
پس بهتر است بگوییم این آیه در صدد بیان تقسیمات موجودات زنده ی فعلی دنیاست که اینان برخی بر دو پا و برخی بر چهار پا و برخی بر شکم میروند. و جالب اینکه فقره ی دوم و سوم با «واو» بر فقره ی اول عطف شده است«فمنهم من یمشی علی بطنه و منهم من یمشی علی رجلین و منهم من یمشی علی اربع» که ترتیب و تفریح را نمیرساند. یعنی میتواند هر سه خزندگان، دو پایان و چهار پایان با هم از آب (نطفه) بوجود آمده باشند.
نکته ی دیگر این که شمارش حیوانات هم از باب حصر نیست بلکه بیان برخی مصادیق مهم است. وگر نه برخی حیوانات بیش از چهارپا دارند و برخی شنا میکنند ولی در آیه ذکری از آنها نشده است. پس سیاق آیه 45 سوره نور، سیاق آیاتی است که خلقت انسان را از آب معرفی میکند. [13 ]